طاها مهاجر

ترهات

۲ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است


بسم الله
صدا و سیما ، چه بخواهیم چه نخواهیم ، سهم بسیار بسیار بزرگی در پر کردن اوقات مردمان ما دارد !
مقصودم از صدا و سیما ، صدا و سیمای جمهوری اسلامی (!) است . نه خدای ناکرده صدا و سیمای بیگانگان و غرب زدگان و زبانم لال ، زبانم لال ، مه واره!
می خواهم بدانم اصلا و اساسا صدا و سیما برای چه برنامه تولید می کند؟
صرفا جهت اینکه مردم اوقاتی از خود را تلف کنند و شاید فرهیختگانشان تفالی به اخبار بزنند ، این برنامه ها ساخته می شوند ؟
یعنی تمام آمال و آرزوی این رسانه پر مخاطب ، همین است؟
اگر جوابتان "بله " است ، که باید بگویم درود بر شما ! که این همه  هزینه و زمان را صرف می کنند که مردمانمان وقت تلف کنند !
اما اگر جوابتان منفی است ، دلیل این همه برنامه بی ربط در این جعبه جادویی چیست؟
مجموعه های درجه سه ای مثل در حاشیه و کیمیا و جدیدا هم شاهکاری به نام سه شو!
اصلا و اساسا متوجه اجازه دادن به پخش چنین برنامه هایی نمی شوم .
حتما سه شو ! را دیده اید .
برنامه ای که مثلا می خواهد به شدت طعم طنز داشته باشد و هر چه بیشتر در این زمینه تلاش می کند ، ناکام تر می ماند . و یک ساعت از وقت "کنداکتور"شبکه سه را پر می کند .
اگر دیده باشید به راحتی می توانید تصریح کننده این واقعیت باشید، که برنامه ساخته شده تا جواد رضویان در آن آواز بخواند!
صحبتم بحث روی این برنامه خاص نیست .
اصلا و اساسا می خواهم بدانم توجه به درون مایه  جایگاهی در برنامه های این رسانه دارد یا نه؟
ایراد از خود ما مخاطبان است . راضی شده ایم به تماشای این برنامه های به شدت بی معنی!
و این قناعت و عدم ابراز نارضایتی باعث شده همچین برنامه هایی داشته باشیم .
قانع بودن یا نبودن ، مسئله این است .

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۴ ، ۲۲:۰۱
طاها مهاجر

بسم الله
حکایت نوشته های ما اهل قلم (اینکه می گویم ما اهل قلم همان داستان" ما سه نفر را کجا می برید" است!)حکایت چشمه ای است بس زلال و پاک !
گه گاهی می خروشد و می جوشد و همگان را به فیض می رساند و گاهی هم آن چنان خشک می شود که انگار نه انگار کسی قبلا اینجا می نوشته است !
چند وقت پیش کامنتی از دوست عزیزی دریافت کردم که جدای از هندوانه های بزرگی که زیر بغل حقیر گداشته بود ، حرف هایش مثل یک زنگ خطر در گوشم صدا کرد !
زنگ خطر خشک شدن این چشمه نوشتن !
البته چشمه که نه! چشمه زایندگی و دارد و نوشته های من تقلیدی کودکانه از نوشته های بزرگ تر هاست!
پس به نوشتن و نویسندگی باز می گردم . و می توان گفت حالا بدترین زمان برای بازگشت به وبلاگ نویسی  است . چرا که فضاهای بسیاری خوش آب و رنگ تری از وبلاگ ایجاد شده است و کمتر کسی رغبت خواندن یک وبلاگ شش ساله متروک را دارد .
زمانی مجددا شروع می کنم به این مسئولیت خطیر  که خیل کثیری از وب نویسان پست آخر می گذارند و خداحافظی می کنند .
اما وبلاگ نویسی کماکان برایم جذاب است و دوست داشتنی . و حتا دوست داشتنی تر از قبل !
پس این نوید را به خوانندگان پر شمار (!) این وبلاگ می دهم که زین پس خواهم نوشت !
مثل گدشته ، از هر دری سخنی!
در پناه حق باشید
یا علی

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۴ ، ۱۰:۲۵
طاها مهاجر