بسم الله
چیزهایی که در ادامه می آید، دغدغه من نیست. بی شک مهمترین مشکل هم نیست. ولی مساله است!
هزاران هزار بار خوانده ایم که “چرا زن در جامعه حضور نداشته باشد؟ “
“اتفاقا خیلی هم خوب است که بانوان حضور موثر و فعال در جامعه داشته باشند و ...”
حضور بانوان را پذیرفتیم ولی لوازمش را نمی پذیریم!
این است که یک خبر ، که اصلا در دیگر نقاط این کره خاکی خبر محسوب نمی شود، بولد می شود و تمرکزها را جلب می کند .
زن اگر بخواهد در جامعه حضور داشته باشد، می تواند فوتبال بازی کند، فوتبال ببیند، موتور سواری کند یا خیلی چیزهای دیگر از این دست.
چندی پیش می خواندم در قانون منعی برای حضور زنان در جایگاه راکب موتور سیکلت وجود ندارد. یعنی قانون جلوی چنین اتفاقی را نگرفته. فرهنگ، بهتر بگویم عرف، بهتر بگویم تفکر رفقا مانع چنین چیزی شده.
اخیرا در شمار بسیاری از خیابان ها، مسیر ویژه ای برای عبور دوچرخه تعیین کرده اند.
حتما اسم “بی دود” را شنیده اید.
اگر در وسط شهر تردد می کنید، قطعا روزانه چندین دوچرخه سوار بی دودی را می بینید که با ظاهر کارمندی سوار بر دوچرخه این طرف و آن طرف می روند. چند روز پیش ، جلوی ایستگاه مترو طالقانی، خانم جوانی از دوچرخه پیاده شد، لباسش را مرتب کرد ، دوچرخه را قفل کرد و راه افتاد به طرف مترو. حکما خیلی از این اتفاق خوشحال نبود، ولی بنظر می رسید او را از شر خطی ها و اتوبوس و صف ایستادن خلاص کرده باشد.
همه چیز داشت خوب پیش می رفت تا فریاد وا اسلامای برخی به گوش رسید که چه معنی دارد زن سوار دوچرخه شود؟؟ پس حجب و حیا و عفت زنانه چه می شود؟
خبرها آمد که زین پس دوچرخه سواری بانوان در سطح شهر ممنوع است و اگر شرکتی این دوچرخه ها را در اختیار آنان قرار دهد، اعمال قانون می شود.
کاری به درست و غلط بودنش ندارم. نه در جایگاه نظر دهی هستم و نه نظر من راه به جایی خواهد داشت.
اما می خواهم بدانم چه می شود!
نهایت این است که معاذالله، معاذالله، بادی می پیچد به روسری شان دیگر!
که خب کلاه ایمنی یحتمل این مشکل را نیز مرتفع می کند.
و اما در خصوص حضور بانوان در ورزشگاه ها!
من به جد مخالف حضورشان هستم. نه بخاطر جو ناروایی که هواداران ایجاد می کنند. نه بخاطر الفاظی که ممکن است خاطرشان را مکدر کند! اگر این ها مشکل ورود بانوان به ورزشگاه ها بود، باید من و هم قطار هایم رعایت می کردیم!
به شخصه اگر فرزند دختری داشتم، یا همسری اختیار کرده بودم، هرگز نمیگذاشتم به ورزشگاه برود. اما اگر با آن محیط سازگارند و مشکلی ندارند، چرا که نه؟
تمامی مشکل این است که حضور زن در اجتماع را پذیرفته ایم ولی لوازمش را نه!